به گزارش پایگاه خبری انعکاس آنلاین : سایت سینما پرس نوشت: «یک رؤیای خصوصی» عنوان نمایشی از ایرج جنتی عطایی ترانه سرا و نمایشنامه نویسی است که پس از انقلاب به بریتانیا مهاجرت کرده است. این روزها بینندگان شبکه های ماهواره ای با حجم وسیعی از تبلیغات برای خرید بلیط این اثر نمایشی که قرار است به زودی در آنتالیا به روی صحنه برود، مواجه می شوند. حجم تبلیغات منفی در تغییر دولت در زمانی که ایرانیان احساس رضایت می کنند گویی شبکه های ماهواره ای بر این موضوع مصمم شده اند که نارضایتی ایرانیان مهاجرت کرده که به هر مشقتی خود را فلاکت زده معرفی کرده اند را به گردن دولت ایران بیاندازند و در این بین از بازیگرانی که در دو نسل متفاوت و در دو دولت متفاوت بوده اند بهره مند شوند.
هزاران کیلومتر از امریکا به نزدیکی ایران آمدند و تلاش دارد تا ایرانیان بیشتری را برای تماشای این تئاتر بکشانند تئاتری که بازیگران معلوم الحالی در آن ایفای نقش می کنند که با توجه به موضوع نمایش بر می آید این نمایش با هدف های سیاسی خاصی به روی صحنه می رود.
تبلیغات این تئاتر نشان از هوش مدیران تبلیغاتی آنها برای بی رحم نشان دادن ایران دارد یعنی هدف قرار دادن دو نسل متفاوت. مظلوم نمایی هایی حیله گرانه برای بازیگر زنی که هیچ توجیهی برای خود و بازگشت به ایران باقی نگذاشت و نفرت داشتن از ایران را به صراحت بیان کرد. او حتی حاضر به اقرار این موضوع نیست که مدیران وقت سینمای ایران برای بازگرداندن وی تلاش های بسیار کردند اما با عکس وی روی مجله های مختلف دیگر بازگرداندن وی از عهده همه خارج شد.
بهروز وثوقی، گلشیفته فراهانی و سوسن فرخ نیا سه بازیگری هستند که در نمایش «یک رؤیای خصوصی» به ایفای نقش می پردازند، نقش هایی که به ادعای بازیگران این نمایش چندان هم به زندگی آنها بی ربط نیست زیرا آنها در نقش انسان هایی تبعید شده از ایران در این نمایش حضور دارند.
اگرچه اولین اجرای این نمایش که به کارگردانی ایرج جنتی عطایی و توسط کمپانی stage 1 production به روی صحنه می رود، در روز ششم مارس در سالن تئاتر شهر گلندل در حومه لس آنجلس اتفاق افتاد اما به نظر می رسد وقتی این کمپانی نتوانست هزینه ها را برگرداند تصمیم گرفت بیشتر به سمت ایران بیاید و در جدیدترین اجرای خود مهمان شهر آنتالیا می شود. این نمایش اشاره ای به کوچ اجباری و تبعید ناخواسته زوجی هنرمند(با بازی بهروز وثوقی و سوسن فرخ نیا) دارد که در این تبعید دچار روزمرگی شده اند و در این بین با ورود دختری(گلشیفته فراهانی) که نوازنده و خواننده زیرزمینی است داستان نمایش ادامه می یابد.
به نظر می آید گلشیفته فراهانی که بدون هیچ اجباری و به صورتی کاملا آزادانه تصمیم به کوچ از وطن گرفته خود را یک تبعید شده از وطن می داند! و با نقش خود در این نمایش کاملا همذات پنداری می کند زیرا که در یکی از مصاحبه ها یش خود و بهروز وثوقی را تبعیدی می خواند. گویا تبعید و تبعید شدگان و ساخت برنامه هایی نیز از سوی شبکه هایی چون «من وتو» برای هنرمندانی که خود و به اختیار خود از ایران رخت سفر بر بسته اند در میان این به اصطلاح هنرمندان مد و دستمایه ای برای مطرح ساختن خود شده است.
گلشیفته فراهانی که او نیز خود را یک تبعید شده اجباری می داند در این رابطه می گوید: وجه مشترکی که من با بهروز وثوقی دارم این است که هردو بازیگریم و البته هر دوی ما در تبعید هستیم، آن هم تبعیدی ناخواسته! گاهی که من با آقای وثوقی صحبت می کنم می بینیم که هیچ کدام ما دلیل این تبعید را نمی دانیم یعنی نمی دانیم که چرا در تبعید هستیم!
تا کنون تبلیغات وسیعی در ماهواره، اینترنت و شبکه های اجتماعی برای این نمایش صورت گرفته شده است که این تبلیغات کنجکاوی برخی از کاربران این فضاهای رسانه ای را همراه داشته چه بسا این افراد به صرافت تهیه بلیط برای دیدن این نمایش نیز افتاده باشند. طبق گفت و گوهایی که سینما پرس با برخی از کاربران این فضاهای رسانه ای داشته است مهر تأییدی بر این مسئله زده شده است و این درحالی است که اگر از همین افراد از اجراهای داخلی سؤالی شود قادر به پاسخ گویی نباشد و جای تأسف است که بگوییم با وجود این که تبلیغات نقش مؤثری در تشویق مخاطبان برای بازدید از آثار نمایشی دارد اما در این زمینه با وجود روی صحنه بودن نمایش های قابل تأمل، اقدامات مؤثری تا کنون صورت گرفته نشده است.
این گفته های گلشیفته فراهانی است که بیشتر اشک تمساح است. مظلوم نمایی این بازیگر تعجب بسیار دارد در حالیکه وی وقتی در ایران ستاره بود بدون هیچ دلیل راه غربت را پیش گرفت و به نظر می رسد وقتی متوجه شد در تاریکی است و نمی تواند درخشش داشته باشد روی مجله می رود غافل از اینکه او چند صباحی بیشتر تیتر روزنامه ها نمی شود و از او یک بازیگر همه کاره و درجه یک هالیوودی نمی سازد. حالا با مظلوم نمایی خود را یک تبعید شده معرفی می کند تا همه برای او گریه کنند و برایش مهم نیست چه کسی، کجا و چگونه قربانی نادانی هاهی خود او می شود.
عناوین یادداشتهای وبلاگ
دسته بندی موضوعی
دوستان